مدح و شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
پـر پـرواز گـشـودی و مـهـیـا شـده ای زهـر افتاده بجانت که چـنین تا شده ای؟ زندگانی تو ترکیب هـزاران داغ است آنچه اجــداد تو گشتند تو یکجا شده ای کـمرت خـم شده و تاب و تـوانت رفته با همین دست به دیوار چو زهرا شده ای سالها مثـل عـلـی خـانه نـشـینت کردند خوب همدرد غم و غربت مولا شده ای جگرت مثل حسن سوخته صدپاره شده آه بـا آتـش ایـن زهــر مــداوا شــده ای چه شده باتو که دائم بخـودت میـپـیچی لـحـظـۀ آخـر خـود مثل مـعـما شده ای هرچه آمد به سرت تیر به قلبت که نخورد سنگ باران وسط هـلـهـله آیا شده ای؟ راستی پـیـرهنت را ز تـنت دزدیـدنـد؟ راسـتی از اثــر تـیـغ مـجــزا شده ای؟ زخـم شـلاق نـشـسـتـه به تن دختر تو؟ چقدر خون جگر از زخم زبان ها شده ای؟ راستی در وسط طشت سرت را بردند؟ بسوی خواهر خود گرم تماشا شده ای؟ |